Web Analytics Made Easy - Statcounter

گروه تئاتر و موسیقی: اخبار حوزه تئاتر و موسیقی نیز همواره مخاطبان خاص خود را داشته و دارد؛ به همین خاطر در مطلب پیش رو تلاش کردیم مهمترین و جذاب ترین مطالب این حوزه را جمع آوری نموده و تقدیم علاقه مندان کنیم تا اگر امکان پیگیری مطالب در طول روز را ندارد، در یک زمان مشخص و یکجا از آنها مطلع شوند.به گزارش بولتن نیوز، تیتر مهمترین خبرهای امروز 9 اردیبهشت ماه 96، به صورت هایپرلینک در زیر آمده که شما می توانید با کلیک بر روی آنها به صورت اختصاصی وارد آن مطلب شوید؛ البته متن کامل این مطالب در ادامه مطلب نیز آمده است و شما می توانید متن کامل و تصاویر مرتبط عناوین را در ادامه مشاهده فرمایید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


سیما تیرانداز: با«پاره‌های ساده»به صحنه می‌روماعلام تاریخ انتشار «شال»از «روح جهنمی» تا «هملت،تهران 2017»نمایش «توفان» در دانشکده هنرهنر یعنی نشان‌دادنآخر و عاقبت ازدواج بز‌بز قندی با آقاگرگهروز واقعه برایم یک اتفاق بزرگ بود«فندک تب‌دار» اولین ترانه چاوشی برای «شهرزاد2»مشروح اخبار
سیما تیرانداز: با «پاره‌های ساده»به صحنه می‌رومسیما تیرانداز بازیگر و کارگردان تئاتر درباره فعالیت های خود در سال جاری گفت: در حال حاضر مشغول تمرین نمایش «پاره های ساده» به کارگردانی علی هاشمی هستم که قرار است از ۲۰ اردیبهشت ماه در تماشاخانه «باران» روی صحنه برود.

وی درباره موضوع این اثر نمایشی که چند سال قبل در اداره تئاتر اجرا شده بود، توضیح داد: «پاره های ساده» از روی یک دفترچه خاطرات شکل گرفته و درباره دختری به نام مهرناز است که چگونه ۱۳ روز تعطیلات نوروز را سپری می کند.این هنرمند عرصه تئاتر درباره دیگر فعالیت های خود، یادآور شد: قرار است نمایش «نام همه مادران ...» به کارگردانی محمد رحمانیان را به مدت سه روز از ۱۶ تا ۱۹ اردیبهشت ماه در تالار احسان شهر شیراز روی صحنه ببریم.تیرانداز درباره برنامه خود در زمینه کارگردانی تئاتر نیز گفت: قصد دارم از ۱۹ تیرماه نمایشی را به صحنه ببرم که در حال روتوش های نهایی متن آن هستیم.اعلام تاریخ انتشار «شال»کاوه آفاق خواننده موسیقی پاپ-راک کشورمان که روز بیستم اردیبهشت ماه امسال تازه ترین کنسرت خود را در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی تهران برگزار خواهد کرد با اشاره به جزییات برگزاری این اجرای زنده گفت: در این کنسرت نیز همانند کنسرت قبلی با اجرای متفاوت که ترکیبی از تئاتر و بازیگری است روی صحنه خواهیم رفت.

خواننده آلبوم «با قرص‌ها می‌رقصد» درباره قطعاتی که در این کنسرت اجرا می شود، توضیح داد: در این کنسرت قطعات قدیمی چون «شال»، «اتاق آبی»، «ایران»، «فلوکستین» و «عطر تو» را در کنار قطعات جدید اجرا می‌کنیم و من و گروه تمام تلاش خود را انجام می دهیم تا اجرای متفاوت و با کیفیتی را به نمایش بگذاریم.آفاق به برگزاری چند اجرای صحنه‌ای در شهرستان اشاره کرد و گفت: ۲۱ فروردین امسال اولین تور کنسرتم در خارج از تهران در رشت برگزار شد. این در حالی است که پس از برگزاری کنسرت تهران دوباره تورهای کنسرت در شهرهای مختلف شروع خواهد شد.این خواننده درباره دلایل تغییر تهیه کننده پس از برگزاری کنسرت اولش تصریح کرد: برخی مسایل حاشیه ای باعث شد تا دیگر نتوانم با تهیه کننده قبلی کار کنم. خوشبختانه با آقای توتونچیان تهیه کننده جدیدم که تاکنون حمایت های بسیاری از من و گروهم انجام داده، همکاری موفقیت آمیزی را شروع کرده ام به همین جهت کنسرت تهران نیز تحت امتیاز موسسه «ققنوس» و به تهیه‌کنندگی محمدحسین توتونچیان برگزار می شود.این خواننده از انتشار دومین آلبومش پس از برگزاری کنسرت تهران، خبر داد و گفت: آلبوم جدید با نام «شال» منتشر خواهد شد. این آلبوم حدود ۱۳ آهنگ دارد که چهار ترک آن شامل آهنگ های قدیمی ام هستند. البته معروف ترین آنها، قطعه «شال» است که در آلبوم جدید منتشر خواهد شد. دلیل گنجاندن آهنگ های قدیمی در آلبوم جدید فقط به این جهت است که کپی رایت آثارم حفظ شود و به همین دلیل آهنگ هایی نظیر «شال» را در قالب آلبوم به طور رسمی ثبت کردم. آلبوم «شال» با همان سبک همیشگی‌ام که تلفیقی از پاپ و راک است، منتشر می شود.آفاق در پایان از اخذ مجوز برای تک آهنگ «امسال» خبر داد و گفت: «امسال» عنوان تازه ترین تک Hهنگی است که به تازگی مجوز انتشار آن را دریافت کردیم. محتوای این قطعه اتفاقات تلخ سال گذشته و از دست دادن هنرمندان شایسته و ارزشمند کشورمان است. این آهنگ قرار بود در سال گذشته منتشر شود اما مراحل صدور مجوز آن طول کشید تا اینکه در روزهای اخیر مجوز انتشار آن را دریافت کردیم. آهنگ «امسال» یکی از قطعه‌ آهنگ‌های جدید آلبوم «شال» هم است.کاوه آفاق از جمله هنرمندان فعال حوزه موسیقی است که طی روزهای آینده کنسرت «از شال سرخ تا اتاق آبی» را در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی تهران به صحنه می برد. این خواننده سال‌ها همراه گروه the ways و در موسیقیِ غیر رسمی به نشر آثارش می پرداخت. آفاق پس از جدایی از گروه راه ها و چند سال سکوتِ پر فراز و نشیب بالاخره در سال گذشته موفق به اخذ مجوزهای لازمه شد و آلبوم «با قرص ها می رقصد» را روانه بازار کرد.از «روح جهنمی» تا «هملت،تهران 2017»
نمایش "هملت، تهران ٢٠١٧" به نویسندگی و کارگردانی کیومرث مرادی از 21 اردیبهشت در تماشاخانه تازه تاسیس شهرزاد به روی صحنه می رود.

این نمایش حاصل تمرین گروهی از فارغ التحصیلان موسسه فرهنگی هنری کارنامه به همراه تعدادی از بازیگران حرفه‌ای و جوان تئاتر است که نگاهی متفاوت به متن "هملت" اثر شکسپیر دارد.(به ترتیب ورود) سوگندسهیلی، زهرابهروزمنش، آرمیتافروزنده، محیاصدرزاده، دریاخلیلی، پآنته آ قدیریان، دلنیاقادرپور، فرهادرادمان، میلادمعیّری، محمدمسگری، سلمان صالحی، رضاداوودوندی در این نمایش ایفای نقش می‌کنند."هملت، تهران ٢٠١٧" از جمله اولین آثاری خواهد بود که در پردیس تئاتر شهرزاد اجرا خواهد داشت.این تماشاخانه تازه تاسیس دارای سه سالن بلک باکس با ظرفیت بالا است.طراح صدا: آیدین الفت/ طراح موسیقی: سهیل محجوبی / نوازنده زنده پیانو: علی رضا شفیعی / طراح لباس: دنیامدنی / طراح گریم: لعیا خرامان / طراح نور: علی کوزه گر / طراح گرافیک و ویدئو: محسن جلدی و هادی جلدی / طراح پوستر و بروشور: هادی جلدی/ مشاور طراح صحنه: مرتضی میرمنتظمی / گروه کارگردانی: ماهان شهیدی زاده،کیهان پرچمی / مدیر روابط عمومی و مشاور رسانه ای: آوا فیاض / تبلیغات مجازی: گروه جارچی /دکوراتور: محمدرضاپناهی / عکاس: پدرام فرجام،ساینا قادری"افسون معبد سوخته" مهر و آبان و "نامه های عاشقانه از خاورمیانه" دی و بهمن سال گذشته از این کارگردان به روی صحنه رفت که هر دو با استقبال بالای تماشاگران مواجه شد.
«روح جهنمی» در تالار سایه تئاتر شهر/ یک قدرت جهانی خطرناک را تماشا کنیدتالار سایه مجموعه تئاتر شهر از روز دوشنبه 11 اردیبهشت ماه میزبان علاقه‌مندان تئاتر با اجرای نمایش « روح جهنمی» به نویسندگی و کارگردانی بابک محمدی خواهد بود.نمایش «روح جهنمی» به نویسندگی و کارگردانی بابک محمدی و بازی شکر خدا گودرزی از روز دوشنبه 11 اردیبهشت ماه در تالار سایه مجموعه تئاتر شهر اجرای خود را آغاز می کند.بابک محمدی که 13 سال پیش نمایش «حرفه‌ای‌ها» را در تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر به صحنه برده بود، درباره این نمایش توضیح داده است: «شخصیتی که سال‌ها پیش در روح جهنمی در روی صحنه به دنیا آمد. امروز به حقیقت پیوسته و تبدیل به یک قدرت جهانی خطرناک شده که همه سلاح‌های کشتارجمعی را در اختیار دارد و حاکمیت مطلق جهانی خودش را اعلام کرده است. شما در صورت هر نوع همذات پنداری با متن نگران نباشید زیرا کسی جز شما متوجه آن نخواهید شد.»«مادام پی پی – 1378 »، «حرفه ای ها – 1383»، «درام های زندگی – 1385»، «پادشاه و کنیزک – 1390» و«پدرخوانده ناپلی – 1391 » نمایش هایی بودند که بابک محمدی طی سال های گذشته در ایران به صحنه برده است.نمایش «روح جهنمی» از روز دوشنبه 11 اردیبهشت ماه ساعت 18 با مدت زمان 60 دقیقه و قیمت بلیت 25 هزار تومان در تالار سایه تئاتر شهر به صحنه می رود.
نمایش «بی پدر» 10 و 11 اردیبهشت دو اجرایی می‌شودنمایش «بی پدر» به کارگردانی سید محمد مساوات طی هفته جاری به دلیل استقبال تماشاگران در دو نوبت به صحنه می‌رود.به گزارش روابط عمومی مجموعه تئاتر شهر ، نمایش «بی پدر» به طراحی وکارگردانی سید محمد مساوات که این روزها در تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفته روزهای یکشنبه 10 و دوشنبه 11 اردیبهشت در دونوبت ساعت های 17:30 و 20 به صحنه می‌رود.این نمایش با بازی حسین منفرد، ابراهیم نائیج، علی حسین زاده، میلاد آریافر، علیرضا گلدهی، کوروش شاهونه در تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر به صحنه می‌رود.
علیرضا مهران به "دودمان" پیوستعلیرضا مهران به نمایش "دودمان" به کارگردانی امیرحسین آقایی از ١٧ اردیبهشت در تماشاخانه پایتخت به روی صحنه خواهد رفت، پیوست.نمایش "دودمان" نوشته فرزاد باقری و به کارگردانی امیرحسین آقایی از ١٧ اردیبهشت ساعت ٢١ در تماشاخانه پایتخت مجموعه کنش معاصر به روی صحنه خواهد رفت.علیرضا مهران به تازگی به این گروه پیوسته و این ترتیب گروه بازیگران این نمایش نیز تکمیل شد."دودمان" روایت خانواده ایست ایرانی که شب تحویل سال نو دچار مشکلاتی می‌شوند.مدت زمان این نمایش ٦٥ دقیقه است و فروش بلیت آن به عهده سایت تیوال خواهد بود.علیرضا مهران،آوا فیاض،ایمان اصفهانی،فریما حبشی زاده، نجلا نظریان، توحید نوروزی بازیگران این نمایش هستند.این نمایش فقط دو هفته بر روی صحنه خواهد بود.علیرضا مهران (طراح صنه)، الهام شعبانی (مشاور طراح لباس)/محمد فراهانی (مدیر تولید)/نیکا زندی (دستیار کارگردان و برنامه ریز)،فاطمه هنرور و محمد فراهانی (عکاس)، آوا فیاض (مشاور رسانه) از دیگر عوامل این نمایش هستند.
تمدید مهلت ارسال به آثار برتر ادبیات نمایشیمهلت ارسال آثار به دبیرخانه­‌ی هشتمین دوره­‌ی انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران تا بیستم اردی­بهشت ماه 96 تمدید شد.در پی استقبال بسیاری از نمایش­نامه‌نویسان و تقاضای شرکت­‌کنندگان برای شرکت در هشتمین دوره‌­ی انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران، شورای سیاست­گذاری این دوره تصمیم گرفت مهلت ارسال آثار ادبیات نمایشی به دبیرخانه‌­ی این دوره به مدت دو هفته تمدید کند.بر اساس این گزارش، تمامی نمایش­نامه­‌نویسان، مترجمان نمایش­نامه، پژوهش­گران و ناشرانی که هنوز آثار خود را به دبیرخانه­‌ی‌ هشتمین دوره‌­ی انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران ارسال نکرده‌­اند، می‌­توانند تا تاریخ یادشده به نشانی این دبیرخانه واقع در خیابان انقلاب، خیابان برادران مظفرجنوبی، نبش کوچه­‌ی ماه، پاساژ آفتاب، طبقه‌­ی اول ارسال کنند.لازم به توضیح است که در این دوره بهترین آثار ادبیات نمایشی ایران و پژوهش‌­های ادبیات نمایشی به زبان فارسی و ترجمه‌­شده به زبان فارسی که در قالب کتاب یا نشر از آغاز فروردین ­ماه 1392 تا پایان اسفندماه 1395 منتشرشده­ باشد، مورد ارزیابی و داوری قرارمی‌­گیرد و برگزیدگان آن طی مراسمی معرفی خواهدشد.نمایش «توفان» در دانشکده هنرکارگردان این نمایش درباره این نمایش که از اواخر اردیبهشت‌ماه در تالار استاد خورشیدی دانشگاه هنر اجرای عمومی می‌شود، بیان کرد: شروع اجرای این نمایش براساس یک پروژه‌ای از بهمن سال ۹۴ با عنوان پروژه استاد ـ دانشگاهی در دانشکده هنر آغاز شد. من به عنوان دانشجوی سال آخر مقطع فوق لیسانس رشته نمایش از دانشگاه هنر پروپزالی را به دانشگاه ارائه کردم که براساس آن دانشگاه با هزینه خود، مجموعه‌ای از دانشجویان دانشگاه‌های هنر را فرا بخواند و از بین آن‌ها عوامل یک پروژه کامل تئاتری را برای اجرای یک اثر انتخاب کند.

سیدی افزود: دانشگاه هنر این پیشنهاد را پذیرفت و قرار است تحت نظر یکسری از اساتید متخصص گرایش‌های مختلف ابتدا به دانشجویان آموزش‌های آکادمیک داده شود و بعد برای اجرای یک نمایش اصلی انتخاب شوند. در نهایت ماحصل این پروژه اجرای نمایشنامه «توفان» شکسپیر شد که یک گروه حدود ۴۰ نفره که ۱۶ نفر آن‌ها بازیگر هستند این اثر را به صحنه می‌برند.
وی که عضو گروه لیو است و آخرین اجرای صحنه‌ای‌اش نمایش «آشپزخانه» به کارگردانی حسن معجونی بود، ادامه داد: این نمایش پس از حدود یک سال و هفت ماه تمرین آماده شده و حدود ۷۰ درصد آن دانشجویان دانشگاه‌های هنر هستند که البته فقط هم از دانشجویان تهران انتخاب نشدند چون فراخوان برای تمام دانشگاه‌های هنر فرستاده شده بود. ضمن اینکه در این پروژه اساتید برجسته‌ای برای آموزش و مشاوره با ما همکاری می‌کردند که استاد راهنمای اصلی اسماعیل شفیعی رئیس دانشکده سینما و تئاتر است.
سیدی همچنین درباره مدت زمان اجرای نمایش «توفان» توضیح داد: این اجرا از اواخر اردیبهشت‌ماه در سالن استاد خورشیدی دانشگاه هنر برای عموم اجرا می‌شود، اما تعداد شب‌های اجرا و نیز ظرفیت تماشاگران محدود خواهد بود. براین اساس با وجود بیش از یک سال و نیم تمرین کردن احتمالا حدود ۱۵ شب نمایش را اجرا خواهیم کرد و طبق طراحی نمایش هر شب فقط بین ۶۰ تا ۷۰ نفر می‌توانیم میزبان تماشگران باشیم.
به گفته سیدی که در نمایش‌های «ولپن»، «مترسک» و «ستوان اینیشمور» هم بازی کرده و پیش از این در تالار مولوی نمایش «مرسولات پترزبورگ» به صحنه برده است تعدادی از بازیگران نمایش «توفان» در نمایش «آشپزخانه» هم حضور داشتند و فرهاد امینی دراماتورژی این نمایش را بر عهده داشته است.هنر یعنی نشان‌دادنچنانچه از نگاه تماشاگری که هیچ‌یک از این دو داستان (بوف‌كور و سه قطره خون صادق هدايت) را نخوانده است به نمایش بنگریم، آفرینشگر صحنه از این به‌بعد از گورستان به میان جامعه می‌رود و پرسوناژها (مردمی که هر یک داستان جداگانه‌ای دارند) با تمایزهای شغلی و جنسیتی و سلسله‌مراتب کاری و اجتماعی روی صحنه می‌آیند تا آنچه بر آنان گذشته است را روایت کنند. روایت آنان، هم گفتاری است و هم رفتاری.

موجوداتی سرشار از بیماری روان‌تنی و حتی روان‌پریشی که از عوامل گوناگون اجتماعی صدمه دیده‌اند، آرزوهایشان، رفتارهایشان، تعامل و کارکردهایشان، جهان‌بینی و باورهایشان را بازگو می‌کنند. گویی شعور ارادی آنان به غریزه‌های غیرارادی تبدیل شده است و هر یک منعی برای زندگی دیگری و تهدیدی برای آسایش همدیگر شده‌اند. در این زندگی تلخ و تاریک درکنارهم‌بودنشان یعنی تجاوز و تعدی به هم و آزار و رنج و سهمِ‌دیگر‌خوری پایان‌ناپذیر و... ؛ موجوداتی با هویت خود بیگانه و از اساس بی‌خویشتن‌شده. هرکسی برای زنده‌ماندن به هر کار کثیفی آلوده شده است و سرانجام خود راوی گریزان از جمع نیز به همان گودال فرومی‌افتد و از قبای ژنده پیرمرد خنزرپنزری (که تمام عمر از او نفرت داشت) سر درمی‌آورد و به او تبدیل می‌شود!نمایش‌نامه‌نویس، برای نشان‌دادن جمعیت بیرون که راوی در خیال آنان را از پنجره اتاق خود (در داستان بوف کور) دیده بود، به ابتکاری دست زده و دیوانه‌خانه داستان «سه قطره خون» را جای داده است. ازدحام جمعیت در آنجا با مختصات پرسوناژهایش که در جست‌وجوی سه قطره خون در پای کاج هستند و در تردید آنکه آیا این خون چیست یا از کیست که گفته می‌شود: «خون مرغ حق است» و رفتارهای بیمارگونه دیگری استفاده کرده است تا ژرفای فاجعه‌ای که انسان بر سر خود آورده را نمایان کرده و دامنه دید تماشاگر و کشش نمایش را گسترده‌تر کند و از کسالت توهمی راوی بکاهد و به ‌نظر می‌رسد در آن موفق بوده است.باید پذیرفت که یک داستان بدون توطئه، دام و آنتریک، کشش لازم را نخواهد داشت و بی‌روح و خسته‌کننده خواهد بود، درعین‌حال کار هنرمند دست‌بردن در واقعیات یا بزرگ‌نشان‌دادن ایرادهاست. نمایش با نشان‌دادن صحنه دارکشیدن افراد و بگو‌مگوها و شناساندن شخصیت‌ها، یا در لحظه پایانی نمایش که به صورت افراد خشن، چوب در دست، ظاهر می‎شوند، حال‌وهوای بیرون را به‌خوبیترسیم می‌کند.نه‌تنها جامعه به جامعه‌ای جنگ‌زده، قحطی‌زده، بیماری‌زده و غارت‌شده تبدیل شده است، بلکه آدم‌های آن نیز استحاله و به تفاله انسان بدل شده‌اند. از خویشتن‌گریزی و خود‌فراموشی، برنامه روزانه آنان شده است و کشتار، خوددریدگی، خودفریبی که بسامدی بر آن متصور نیست افق‌های امید را تاریک کرده است.در پایان زنی که سوژه مهم داستان است دیده می‌شود که آبستن رویدادی تاریخی است؛ زنی که راوی او را معشوقه خود می‌داند و چون بیراهه رفته است چشمانش را درمی‌آورد و با این‌ کار، خود او نیز به رجاله تبدیل می‌شود، او در مسیری ناگزیر گام می‌گذارد که از آن نفرت دارد و با خون‌آلوده‌شدن دستش، در تن پیرمرد خنزرپنزری استحاله می‌شود.اگر طنز را اعتراض انسان به ناهمواری‌های هستی بدانیم، این نمایش یک طنز تلخ است و از درهم‌شکستگی انسانِ به‌فریاد‌آمده حکایت دارد. انگار خشمی فروخورده در هراسی ژرف است، موجودی ا‌ست که از درون و بیرون غارت شده است.شیوه کار هدایت با این تعریف ژان پل سارتر در کتاب «ادبیات چیست؟» کاملا مطابقت دارد. سارتر می‌گوید: «هنر یعنی نشان‌دادن، نشان‌دادن برای دگرگون‌کردن». هدایت می‌خواهد پلشتی و زشتی‌های گفتار و رفتار انسانی را عیب‌یابی کرده و به سنجش خردمندانه همراه ارزش‌های انسانی دربیاورد. سنجش خردمندانه به مفهوم سنجه (نقد) داناگرایانه همراه اخلاق شریف و شرافتمندانه انسانی است.با این نگرش کارگردان به‌خوبی از عهده یک کار پیچ‌در‌پیچ بر‌آمده است. بازی‌های جاافتاده پرسوناژها هر یک در جایگاه خود با داستان هم‌گام و مکمل یکدیگرند.از شروع نجوای راوی تا قهقهه‌های پیرمرد خنزرپنزری و اسب به‌انتظارنشسته گاری به دقت بازی آغاز می‌شود و در اپیزود دوم که با تور تفکیک شده است، نقش‌ها یک‌یک ظاهر می‌شوند؛ دکتر، قصاب، صغرا سُلطون، ناظم، آقاتقی گچ‌بُر، حکیم‌باشی، عباس تارزن، دایه و زن راوی. همگی در نیکوترین شکل خود چون رودی ملایم و گاه خروشان جاری می‌شوند و سرانجام در اپیزود سوم گزمه‌ها را اگر قراولان بیگانه بدانیم با نمایشی ستودنی و چوب‌هایی در دست.آخر و عاقبت ازدواج بز‌بز قندی با آقاگرگهاگر قرار است بخندی و آن هم به موقعیت‌های تراژیک بی‌آنکه سر به بی‌غیرتی یا نفهمی زده باشد باید بروی به تئاتر شهر و به دیدن نمایش‌نامه «بی‌پدر»، به نویسندگی و کارگردانی سیدمحمد مساوات نه‌اینکه مثلا بنشینی تو سالن آمفی‌تئاتر دانشکده و «ماجرای نیمروز» محمدحسین مهدویان را ببینی و قهقهه راه بیندازی و بعد از خودت خوشت بیاید که یعنی «ما اینیم»! و من که خدا خواست به فاصله بیست‌وچهار ساعت این دو کار را ببینم، دیدم می‌شود خندید آن هم به وجوه کمیک هر تراژدی‌ای بی‌احساس گناه و بی‌آنکه تن داده باشی به مضحکه. البته نه با و به هر چیزی؛ با «بی‌پدر» سیدمحمد مساوات اما می‌شود. یک‌ساعت‌ونیم می‌خندی اگرچه هر لحظه منتظر فاجعه‌ای هستی که در کمین است، دلواپسی تا آخرین لحظات که موعود است رهایت نمی‌کند. با آن دکور که ورودی خانه‌ای است و نوری که اضطراب‌آور است. با حال‌وهوایی که مثلا می‌تواند دهاتی در کشوری اروپایی در اواخر قرن نوزدهم باشد. خب! بزبزقندی که تصمیم بگیرد برای دفع بلا با آقاگرگه ازدواج کند معلوم است که ماجرا به همین سادگی طی نخواهد شد. مامان‌بزی (ابراهیم نائیج) برای نجات و امنیت خود و سه فرزندش با آقاگرگه (حسین منفرد) ازدواج کرده است. تا کی می‌شود با بی‌صاحبی و بی‌سایه مردی بر بالای سر خود و خانواده زندگی کرد؟ با ترس، عدم امنیت و مشت‌هایی که هربار در غیبت مادر بر در کوبیده می‌شوند تا دیر یا زود فرزندان را طعمه کنند. راه‌حلش عقد محرمیت‌خواندن با شخص «تهدید» است و همزیستی مسالمت‌آمیز با او؛ تبدیل خطر به فرصت. نمایش با ورود مامان‌بزی و آقاگرگه به خانه و معرفی پدر جدید به شنگول و منگول و حبه‌انگور آغاز می‌شود. پدری که با فرزندش گرگک آمده است.طبیعی است که چنین ازدواج نامتعارفی آغاز نامتعارفی داشته باشد. دو طرف باید به هم عادت کنند؛ مامان‌بزی به امید آنکه آمیزش با گرگ و تغییر رژیم غذایی او، درنده‌خویی‌اش را تلطیف کند تن به این ازدواج می‌دهد. اغماض لازم دارد و چشم‌پوشی. گرگ است دیگر و خب ممکن است نیمه‌شب غافلگیرش کنی درحالی‌که تدارک خوردن حبه انگور را می‌بیند؛ پیش می‌آید که گرگک قصد جان برادر ناتنی‌اش، پاره جانت، شنگول را بکند. اما با کمی حسن‌نیت، پذیرفتن ضرورت، ورزیدن عشق و همدلی می‌توان امیدوار به ممکن‌شدن همزیستی میان آن دو، به شبیه همدیگرشدن شد. خدا را چه دیدی؟ این یکی شاید کمی بز شود با تمرین ترس؛ با لرزیدن؛ با میدان‌دادن به «بز درون». اما آن یکی چی؟ اگر شبیه گرگ شود چی؟

هرچه بر اثر تهدیدات و تمهیدات مامان‌بزی، گرگ و گرگک به بزبودن می‌گرایند مامان‌بزی استعداد گرگ‌بودن را در درون خود کشف می‌کند و فرزندان سه‌گانه‌اش را به همان سمت سوق می‌دهد. لذتی دارد تجربه قدرت. همان غریزه مادری‌ای که او را واداشته برای دفع بلا تن به ازدواج با خطر دهد، این‌بار او را مجبور می‌کند که گرگ درونش را بپروراند تا توان دفاع از خود و خانواده‌اش را پیدا کند. گرگ بز می‌شود و بز، از گرگ‌شدن لذت می‌برد، دور برمی‌دارد، مدعی می‌شود و حتی به شکار خرس می‌رود. مامان‌بزی همراه سه فرزندش بعد از یک عمر توسری‌خوردن و ترسیدن دچار نوعی توهم هویتی می‌شوند؛ توهم «خود-خرس-پنداری»‌ای که حتی آقاگرگه را شگفت‌زده می‌کند. مثل هر تازه‌به‌قدرت‌رسیده‌ای بی‌مرز و بی‌پرنسیپ و... فراموش‌کار. در تمامی مدت ما شاهد بدل‌شدن احوالات به یکدیگر هستیم؛ موقعیتی که علاوه بر خنداندن ترسناک نیز هست. دیگر معلوم نیست با چه موجودی سروکار داریم و بر چه اساس می‌توان رفتارش را پیش‌بینی و یا کنترل کرد. همه اعضای این خانواده مشکوک می‌شوند و غیرقابل پیش‌بینی؛ همگی از یکدیگر می‌ترسند و به یکدیگر مشکوک‌اند؛ همگی احساس ناامنی دارند. مرد به زن، زن به مرد، مادر به فرزندان، فرزندان به اولیا. همه‌چیز ممکن است؛ همه‌کس به هر کاری مقدورند. به‌خصوص وقتی گرسنه باشی و دیگر ندانی با چه چیز می‌توان سیر شد؟ با گیاه، با گوشت، با خون؟ با دیگری؟ عوض شده‌ای و دیگر حتی ذائقه‌ات را نمی‌شناسی.
در این بحرانِ کیستی و این پرسش که من کدامم، فاجعه سر می‌زند: جسد مثله‌شده شنگول. علت این ازدواج ترس از ديگري بوده است (آقاگرگه) و حالا همه اعضای خانواده متهم‌اند. متهم به قتل برادر، به قتل فرزند، به خوردن او. چه کسی چنین جنایتی را مرتکب شده؟ کار کدام خدانشناسی بوده است؟ هرکدام می‌توانند متهم اصلی باشند. آقاگرگه به دلیل اینکه شبانه غیبش زده بوده است. برادرهای شنگول به دلیل رفتارهای مشکوک، گرگک، حتی مامان‌بزی متهم است. همه آنهایی که گرگ‌شدن و یا بودن خود را نمی‌پذیرند. انکار می‌کنند و متقاعد‌کننده نیستند. گرسنگی، ترس، ... . میل به بقا این تغییر خوی را ممکن کرده است و حالا دیگر بدیهی است حتا اگر مامان‌بزی فرزندش را خورده باشد. همان مادری که وسط این جنایت و فاجعه با شنیدن اینکه حبه‌انگور شبانه و پنهان سیگار می‌کشیده است از کوره درمی‌رود و تذکرات تربیتی می‌دهد و در ستایش اصالت خانوادگی و اخلاق پسندیده سخنرانی می‌کند. از کسانی که اساسا معلوم نیست کیستند و چیستند انتظار رفتار اخلاقی دارد. قدر مسلم آن است که این خانواده دیگر بز نیستند. بز که گوشت نمی‌خورد. اما گرگ‌ها هم همدیگر را نمی‌خورند! منگول به یاد می‌آورد که دیشب شنگول را دیده که «خودخوری» می‌کرده؛ بیماری‌ای که محصول ترس است. خطرناک‌ترین بیماری.
صحنه‌های پایانی نمایش بی‌پدر، تبدیل بحران هویت به جنون بی‌هویتی است. جایی که بزها و گرگ‌ها علی‌رغم رودربایستی از هویت‌های پیشین خود، علی‌رغم نسبت‌های خانوادگی و تعلقات عاطفی، در کشمکشی رنج‌آور با خود، از سر گرسنگی یا غریزه حیات بر باقی‌مانده‌ای از شنگول یورش می‌برند. دغدغه اخلاقی حتی در این لحظات هم آنها را رها نمی‌کند. مامان‌بزی را می‌بینی که با چه زجری بر خود نهیب می‌زند تا لب نزند به باقی‌مانده فرزندش. اما خوردن پاره تنش دیگر دست خودش نیست. علی‌رغم خودش فرزند خودش را می‌خورد... زار می‌زند، زوزه می‌کشد، مزخرف می‌گوید، به شهادت می‌گیرد... می‌خواهد رفع اتهام کند اما باز به خوردن ادامه می‌دهد: آخه من گرگم/ آخه من بزم/ اصلا شنگول، خودش، خودش را خورده است... ما که نبوده‌ایم...
نه بزبودن چنین جنونی را مجاز می‌داند و نه گرگ‌بودن قادر به خوردن خود است. این مخلوق نه شرافت گرگ را دارد و نه نجابت بز را. نه آن یکی می‌شناسدش و نه دیگر خود، خویش را به‌جا می‌آورد. نمی‌شود رامش کرد، تربیتش کرد؛ کنترل‌ناپذیر است. این آمیزش به ظاهر آشتی‌جویانه فقط به کار کسب ضعف هر دو آمده است: هم ترس‌ولرز بز را دارد و هم درنده‌خویی گرگ را.
نمایش «بی‌پدر»، نمایش چه بود؟ نمایش خطری به نام ترس که «از هر خطری خطرناک‌تر» است. نشان‌دادن اینکه چگونه ترس منجر به استحاله هویتی می‌شود و به خشونت رادیکال می‌رسد، به سرزدن هیولاهایی که دیگر نام و هویت تعریف‌شده‌ای ندارند و مطابق هیچ شاخصی مقوله‌بندی نمی‌شوند. نشان‌دادن این واقعیت روان‌شناسانه، تاریخی و اجتماعی که ترس و میل به بقا ضعیف را وادار به تشبه به قدرت می‌کند و در این تشبه فرانکشتاین است که زاده می‌شود.
سیدمحمد مساوات نشان می‌دهد که منشأ خشونت ترس است و احساس عدم امنیت؛ احساسی که به‌جای رویارویی با علت ترس و پیداکردن تمهیداتی برای به‌دست‌آوردن اعتمادبه‌نفس ازدست‌رفته، راه‌حل را در پناه‌بردن به دامن مسبب و پيروي از آن می‌بیند. با این توهم که خشن را اهلی کند. اما انسان ترس‌خورده، دیگری‌خور هم که نشود، خودخور می‌شود و کمر به انهدام خود می‌بندد و برای خشونت و جنایت دیگران نیز جواز صادر می‌کند. در چنین وضعیتی، زیستی اخلاقی ناممکن است. همه‌چیز ممکن می‌شود، هیچ‌چیز دیگر بعید نیست، همه‌کس به همه نوع کاری قادر می‌شوند و دیگر گفتن اینکه‌ ای وای، چه وحشتناک، عجب فاجعه‌ای معنایی ندارد. دیگر تعجب ندارد. شاید به این سبب که همگی، به‌نوعی خود دست‌اندرکار شکل‌گیری این موقعیت‌اند. هرگونه تذکر اخلاقی می‌شود شبیه تذکرات مامان‌بزی وسط صحنه جنایت؛ مامان‌بزی‌ای با دستانی آلوده و سروصورتی خون‌آلود. همین مامان‌بزی‌ای که توهم برش داشته بود که گرگ است، بل هم خرس و از سر قدرت جایی در نمایش رو به گرگ که دیگر بز شده بود درآمد که: «آنها خطرناک نیستند ما خودمون خطریم»! بله؛ آقای مهدویان؟روز واقعه برایم یک اتفاق بزرگ بودلادن مستوفی این روزها در تالار حافظ در نمایش «نویسنده مرده است»، به نویسندگی و کارگردانی آرش عباسی بازی می‌کند. البته این نمایش در اجراهای قبلی با بازی ایوب آقاخانی و این‌بار با بازی خود آرش عباسی انجام شده است. ما در این گفت‌وگو، هدف‌مان مرور و شناخت اولیه از بازیگری لادن مستوفی است که در بخش نخست، او تعریف‌های خود از بازیگری را ارائه می‌کند؛ بنابراین چندان برای او مدیوم (سینما، تلویزیون یا تئاتر) مهم نیست، بلکه این بازیگری است که برای او مجال رودررویی را فراهم می‌کند و ما در این منظر سختی مواجهه بازیگر با هنرش را درمی‌یابیم.

مستوفی با فیلم روز واقعه کار شهرام اسدی در سال ٧٣ مطرح شد و پس از آن بارها در آثار سینمایی، تلویزیونی و حتی تئاتری خوش‌درخشیده است.
شما با وجود آنکه از سینما به تئاتر آمده‌اید، با اعتراضی مواجه نشده‌اید... تا آنجایی که من می‌دانم خدای کشتار، کار علیرضا کوشک جلالی نمایشی بود که ورودتان به تئاتر با آن اتفاق افتاده است؟نه، اولین تجربه من برمی‌گردد به جشنواره تئاتر فجر در سال ٧٧، نمایش چرخه آتش بود.
یعنی در اجرای عمومی‌اش هم بودید؟نه، اجرای عمومی‌اش را خانم مهسا مهجور بازی کرد.
چون من اجرای عمومی‌اش را دیده‌ام...بله، من در اجرای جشنواره‌اش بودم که نویسنده‌اش آقای پرویز زاهدی و کارگردان اثر سیاوش طهمورث بود. علی اوسیوند، گوهر خیراندیش، محمد حاتمی و من بازیگرهایش بودیم، ولی تجربه خوبی نبود، حداقل

منبع: بولتن نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.bultannews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بولتن نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۱۰۷۵۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تئاترحوزه هنری استان به جشنواره سراسری بچه های مسجد راه یافت

به گزارش خبرنگار مهر، اکبر آئین ظهر پنجشنبه در گفتگو با خبرنگاران افزود: نمایش ۱۹۴۸ به نویسندگی و کارگردانی «یاسر خالقی» از شهرستان لنده، تولید حوزه هنری استان به پانزدهمین جشنواره سراسری تئاتر مردمی بچه‌های مسجد راه یافت.

وی بیان داشت: این نمایش با زبانی طنز به اشغال فلسطین توسط اسرائیل غاصب می‌پردازد و از کمدی تازه‌ای در بیان درام خود استفاده می‌کند که برای مخاطب جذابیت ویژه‌ای دارد.

آئین تصریح کرد: پانزدهمین جشنواره سراسری تئاتر مردمی بچه‌های مسجد از ۱۸ تا ۲۱ اردیبهشت ماه در شهرستان بافق استان یزد برگزار می‌شود.

وی افزود: پس از بازبینی آثار تولید شده از استان‌های مختلف کشور، ۱۴ گروه نمایشی توانستند برای حضور در پانزدهمین جشنواره تئاتر بچه‌های مسجد امتیاز لازم را کسب کنند.

کد خبر 6095107

دیگر خبرها

  • از آغاز پیش‌فروش بلیت یک نمایش تا «مدرسه در دست بچه‌ها»
  • نمایش فیلم تئاتر «عروسی خون» در سینماتک خانه هنرمندان ایران
  • بلیت‌فروشی «دوازده سی‌وشش» آغاز شد
  • بلیت‌فروشی «دوازده سی‌وشش» آغاز شد/ آغاز اجرا از ۲۵ اردیبهشت
  • «شهر آفتاب مهتاب» اتفاقی آوانگارد در تئاتر دهه ۴۰
  • خواننده اصلی یکی از عاشقانه‌ترین ترانه‌های ایران پیدا شد + فیلم
  • تئاترحوزه هنری استان به جشنواره سراسری بچه های مسجد راه یافت
  • بازگویی مشکلات و دغدغه‌های روز جامعه اولویتم در اجرای نمایش است
  • عکس| جدیدترین عکس سجاد افشاریان در پشت صحنه تئاتر
  • تماشای «العهد الأبدی» در کارون